۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

پس از احسان فتاحیان ، زینب جلالیان ، زندانی سیاسی محکوم به اعدام



با وجود اینکه روز گذشته اخبار غیر رسمی خبر از توقف اعدام دو جوان کرد به نامهای شیرکومعارفی و حبیب اله لطیفی داشتند، اما فعالان کرد همچنان سایه دار را بر سر زینب جلالیان،فعال زن کرد سنگین می بینند.

زینب جلالیان دختر 27 ساله ای است که اینک با حکم اعدام به اتهام محاربه در زندان سنندج به سر می برد. به گفته یکی از نزدیکان زینب، اتهامی که دادگاه زینب رابه خاطر آن مجرم شناخته و بابت آن به وی حکم محاربه و اعدام داده، همکاری با گروه کرد "پژاک" عنوان شده است. این در حالی است که زینب جلالیان این اتهام را نپذیرفته است؛ به گفته کسانی که او و فعالیتهایش را می شناسند،زینب با گروه پ.ک.ک. همکاری غیر مسلحانه داشته و صرفا کار تبلیغی می کرده است.

یک منبع مطلع در این مورد به روز می گوید : باور کردن این مساله شاید سخت باشد، اما زینب در ده سالگی به حزب پ.ک.ک نزدیک شد و با آنها شروع به همکاری کرد. او که در یکی از شهرستانهای آذربایجان شرقی زاده شده بود، به دلیل ممانعت خانواده اش از تحصیل، که وی عاشق آن بود، از خانه فرار کرد و همان زمان یعنی در ده سالگی جذب این گروه سیاسی کردستان شد که در آن زمان براحتی و بدون هیچ مشکل جدی از سوی حکومت ایران، در این استان مرزی فعالیت سیاسی می کردند و جوانان زیادی مثل زینب از کودکی و نوجوانی جذب آن شدند.

وی همچنین با اشاره به اینکه "نمی شود به این پیشینه بی توجه بود"، می گوید: دختر ده ساله ای را در نظر بگیرید که در هوای سرد کوهستان به یک گروه سیاسی پناه ببرد. همانجا رشد کند و درس بخواند. آیا این دختر را که هرگز حامی دیگری در زندگی نداشته و اساسا نوع دیگری از زندگی به او نشان داده نشده، مبارزه مسلحانه ای انجام نداده و خودش نیز اعتراف می کند که هیچ وقت دست به اسلحه نبرده و صرفا کار تبلیغی کرده است، می توان در 27 سالگی به اعدام محکوم کرد؟

به گفته این فرد که از نزدیکان زینب جلالیان است وی سال گذشته از مرز عراق وارد ایران شد، اما پس از مدتی در شهر کرمانشاه و به گفته ای پس از دستگیری یک خانواده کرد که یک عضو پژاک را پناه داده بودند، دستگیر و با همان اتهام آنها یعنی عضویت در پژاک راهی زندان شد.

حکم اعدام زینب پس از صدور در دادگاه، در دیوان عالی کشور نیز تایید شد و اینک او در همان شرایطی قرار دارد که احسان فتاحیان پیش از اعدام قرار داشت.

یکی از فعالان کرد در این زمینه به روز می گوید : رفتار حکومت ایران در برابر کردها رفتار دو گانه ای است. شدیدترین برخوردهای خصمانه و سرکوبگرانه با فعالان سیاسی کردستان در شرایطی صورت می گیرد که حکومت ایران سالها شاهد پیوستن جوانان کرد به احزاب سیاسی کردستان و فعالیتهای آنان بوده است، اما با سکوت خود که حتی علامت رضایت بود، به نوعی باعث تقو یت این گروه ها نیز شد. به ویژه اینکه گروه های کردی مثل پ.ک.ک و هواداران عبداله اوجالان، در مرزهای مشترک عراق- ترکیه- ایران همواره خطر بیشتری برای ترکیه بوده اند تا ایران و دولت ایران اگر چه به ظاهر با این گروه میانه ای نداشته اما در باطن از حضور آنها استقبال هم کرده زیرا با وجود آنها می توانسته همیشه برگ برنده ای در برابر ترکیه داشته باشد که حضورش در مرز اروپا و رابطه دوستانه اش با امریکا همیشه ایران را تهدید کرده است.

تا کی باید شاهد اعدام هموطنانمون باشیم.چرا باید در کشور ما فردی فقط به خاطر عقایدش اعدام بشه؟آیا حق اختلاف نظر یکی از حقوق افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند نیست؟

۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

احسان فتاحیان را اعدام نکنید-اخباری درباره موضوع اعدام احسان فتاحیان

مادر احسان فتاحیان: اگر فرزندم را اعدام کنید خود را آتش خواهم زد

19 ابان 88کردانه: طی تماس تلفنی با سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و به نقل از خانواده احسان فتاحیان تا این لحظه هیچ خبری مبنی بر توقف حکم اعدام از آقای گروسی رئیس دادگستری استان کردستان، سنندج دریافت نکرده اند. در تماس تلفنی دیگر با خانواده حبیب لطفی دیگر خانواده ای که فرزند انان نیز زیر حکم اعدام است آنها اعلام کردند که حال مادر حبیب لطیفی بسیار بد است و در بستر بیماری است. آنها اعلام کردند که مادر لطفی پس از شنیدن این خبر به فرزندان و دوستان گفته است که این شروع یک کار غیر انسانی برای اعدام دیگر زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد است. وی گفته است اگر فتاحیان اعدام شود. من به درب دادگستری سنندج خواهم رفت و خود را به خاطر این حرکت ضد انسانی آتش خواهم زد. اگر چند ساعت به اجرا حکم اعدام اعلام شده باقی نمانده است ولی خانواده لطفی امیدوار است که مسئولین قوه قضائیه این حکم را لغو کنند.

22

تجمع اعتراضی تعدادی از خانواده های زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد در مقابل دادگستری سنندج



19 ابان 88کردانه: امروز سه شنبه تعدادی از خانواده های زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد در مقابل دادکستری سنندج تجمع نمودند و با مراجعه به مسئولین قضائی خواستار توقف اجرای حكم اعدام احسان فتاحيان که در بهار سال گذشته در كامياران دستگير و از آن زمان در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج است شدند. این تجمع تا بعد از ظهر امروز ادامه داشت. در ضمن سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان با تماس با نمایندگان مردم کرد در مجلس از آنها خواست که تا دیر نشده است در رابطه با توقف اعدام فتاحیان اقدام نمایند.بعضی از نمایندگان مردم کرد با نامه نگاری و تماس با مسئولین قوه قضائیه و دادکستری استان کردستان در این رابطه اقداماتی انجام دادهند و همه امیدوار هستند که حکم اعدام متوقف شود.تا این لحظه هنوز از محتوی نامه ای که دفتر لاریجانی به خانواده فتاحیان داده است و صبح امروز تحویل دادگستری داده شده هیچ خبری منتشر نشده است.

23

19آبان :پدر فتاحيان گفت:تلاش های وی برای نجات پسرش از چنگال مرگ به هيچ نتيجه ای نرسيده است.
ميزان پرس:در حالی که مقامات قوه قضاييه اعلام کرده اند احسان فتاحيان، فعال کرد روز چهارشنبه صبح اعدام خواهد شد پدر وی در مصاحبه با روز خبر داد که تلاش های وی برای نجات پسرش از چنگال مرگ به هيچ نتيجه ای نرسيده است.

پدر فتاحيان گفت: "من از طريق وکيل پسرم باخبر شدم. گفته اند که چهارشنبه حکم اجرا می شود. اين موضوعی است که روی کاغذ اعلام شده است. حکم اوليه ده سال زندان وتبعيد بود. بعد در دادگاه تجديد نظر به اعدام تبدييل شد. ما اعتراض داريم که چرا حکم به اعدام تبديل شده است. در حکم آمده است که پسرم درگيری مسلحانه داشته ؛ موضوعی که پسرم رد کرده، وکيل هم به حکم اعتراض کرده اما نتيجه ای نداشته است. به نظرم جرمی که می گويند واقع شده مجازاتش اعدام نيست. اين مجازات بسيار سنگين است. ما به حکم اعتراض داريم. "

وی درخصوص تماس تلفنی با پسرش در زندان نيز اظهار داشت: "طی ماه های اخير وی ممنوع الملاقات بود، اما تلفنی تماس می گرفت. زنگ می زدند. خودش خيلی ناراحت بود. وی دوسه روزی است که اعتصاب غذای خشک کرده. پيگيری های ما هم متاسفانه نتيجه نداد چون کسی از مسوولين جواب درست وحسابی نداد. "

نامه فتاحيان

احسان در نامه ای که روز ۱۷ آبان از زندان به بيرون فرستاده و در وب سايت مجموعه فعالان حقوق بشر منتشر شده است با شرح ماوقع زندانی شدنش، حکم اعدام خود را نتيجه سياسی بودن دادگاه و نفوذ محافل غيرقضايی بر پرونده خود خوانده و نوشته که برای اعتراف به انجام اقدام مسلحانه تحت فشار برای اعتراف گيری بوده است.

دربخشی ازاين نامه که قبل از تاييد حکم اعدامش منتشر شده آمده است: "پس از دستگيری در شهر کامياران به تاريخ ۲۹/۴/۸۷ و پس از چند ساعت مهمان بودن در اداره ی اطلاعات آن شهر، در حالی که دستبند و چشم بندی قطور حرکت و ديدن را برايم ممنوع نموده بود، فردی که خود را معاون دادستان معرفی ميکرد شروع به طرح يک سری پرسش بی ربط و مملو از اتهامات واهی نمود[لازم به ذکر است که هرگونه بازپرسی قضايی در محيطی غير از محيط دادسرا و دادگاه طبق قانون مطلقا ممنوع است]. بدين ترتيب اولين دور بازجويی های عديده ام کليد خورد. همان شب به اداره ی اطلاعات استان کوردستان در شهر سنندج منتقل شدم و سور واقعی را آنجا تجربه نمودم : سلولی کثيف با دستشويی نامطبوع و پتوهايی که احتمالا ده ها سال از ملاقاتشان با آب و پاکيزگی ميگذشت!"

فتاحيان در توضيح شرايط زندان آورده است: "از آن به بعد شب و روز دالان پايينی و اتاق های بازجويی با چاشنی کتک و شکنجه ی طاقت فرسا، به تسلسلی پايان ناپذير و سه ماهه تبديل شد. بازجويان محترم در جهت ارتقای منزلت شغلی خويش و در سودای چند پشيزی ناچيز و بی ارزش، در اين سه ماه به طرح اتهاماتی عجيب و غريب ميپرداختند که خود بهتر از هرکس به کذب بودن آنها ايمان داشتند.... تنها موارد اثباتی عضويت در کومله و تبليغ عليه نظام بود که بهترين گواه در يگانه بودن اتهامات رای دادگاه بدوی است، شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج حکم به ۱۰ سال حبس توام با تبعيد به زندان رامهرمز داد. ساختار اداری و سياسی ايران هميشه دچار آفت تمرکز گرايی بوده است اما در اين يکی نمونه که به ظاهر قصد تمرکز زدايی از امر قضا را داشتند. به تازگی اختيار و صلاحيت تجديد نظر در احکام متهمين سياسی را در بالاترين سطح ـ حتی اعدام ـ از ديوان عالی گرفته و به محاکم تجديد نظر استان سپرده اند، با اعتراض دادستان کامياران به حکم بدوی و در نهايت تعجب و برخلاف قوانين موضوعه و داخلی خود ايران، شعبه ی چهارم دادگاه تجديد نظر استان کردستان حکم ۱۰ سال زندان را به اعدام تبديل نمود."

فشار برای مصاحبه تلويزيونی

وی در توضيح غيرقانونی بودن حکم خود آورده است: " بر پايه ی ماده ۲۵۸ قانون آيين دادرسی کيفری محاکم تجديد نظر تنها در صورتی مجاز به تشديد حکم بدوی ميباشند که حکم صادره از حداقل مجازات مقرر در قانون کمتر باشد. بر طبق کيفر خواست دادستانی مجازات اتهام وارده ـ يعنی محاربه ـ [دشمنی با خدا] حداقل حکم در اين مورد يک سال است حال خود فاصله ی ۱۰ سال توام با تبعيد را با اين حداقل مقايسه کنيدتا پی به غير قانوني،غير حقوقی و سياسی بودن حکم اعدام ببريد."

فتاحيان همچنين اظهار داشته که درزندان برای اعترافات اجباری تحت فشاربوده است: "البته ناگفته نماند که مدتی کوتاه پيش از تبديل حکم، مجددا از زندان مرکزی سنندج به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و در آنجا از من خواسته شد طی يک مصاحبه ويديوئی به اعمالی ناکرده اقرار و کلمات و جملاتی در رد افکار خويش برزبان آورم. علی رغم فشارها ی شديد، من حاضر به قبول خواسته نامشروع آنان نشدم و آنها نيز صراحتا گفتند حکمم را به اعدام تبديل خواهند نمود، که خيلی زود به عهد خويش وفا کردند و سرسپردگی دادگاه را به مراجع امنيتی و غير قضايی اثبات نمودند. پس آيا انسان می تواند بر آنان خرده ای بگيرد؟"

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

فقط یک سوال دارم هیچ جانی در تاریخ با ناموس ملت خود این طور وحشیانه رفتار کرده است؟

نامه پدر مریم سعیدی (دختری که روز 13 آبان مورد حمله وحشیانه نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و فیلم ضربه خوردن به سرش در همه جا پخش شد)در فیس بوک:

"دوستان و فرزندان عزیزم من پدر مریم هستم متاسفانه به محیط فیسبوک مسلط نیستم و رمق یادگیری در این وضعیت را هم ندارم مریم از حالت کما خارج شده و رو به بهبودی است فقط یک سوال دارم هیچ جانی در تاریخ با ناموس ملت خود این طور وحشیانه رفتار کرده است؟هیچ پلیسی باتوم به سر دختران هم وطنش کوبیده است؟فقط باید پدر باشید تا حال مرا دریابید"


۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

کمک

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

آنکس که بداند و بداند که بداند

آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند

درکشورما وضع چنین است بدانید

آنکس که بداند و بداند که بداند
باید برود غازبه کنجی بچراند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بهتر برود خویش به گوری بتپاند
آنکس که نداند و بداند که نداند
با پارتی وبا پول خر خویش براند
آنکس که نداند و نداند که نداند
برپست ریاست ابدالدهر بماند

۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

از ولایت جمهور مردم در پاریس تا ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی ایران

گنجاندن اصل ولایتفقیه در قانون اساسی بر اساس نظریه دهه 40 و اوایل دهه 50 آقای خمینی ، یکی دیگر از قدمهای انحصارطلبان در منحرف کردن انقلاب بود که در مجلس خبرگان قانون اساسی انجام شد.برای نخستین بار، ملا احمد نراقی در کتاب عواید الایام و در قرن سیزدهم این نظریه را بیان کرد." بعدها این نظریه به عنوان تز اساسی آقای خمینی شرح و بسط پیدا کرد و سرانجام در حدود10 سال پیش از انقلاب مکتوب گشت. آقای خمینی در این کتاب، که ماحصل درسهای ایشان در نجف تحت عنوان ولایتفقیه است، در اثری همسنگ شهریار، اثر ماکیاول، قدرت را نه در ید ملت که در قبضه ولیفقیه و قیم مردم میبیند وحکومتی را تبیین میکند که انتظار ندارد بدین زودیها برقرار شود. او در قسمتی از این کتاب میگوید: "هیچ عاقلی انتظار ندارد که تبلیغات و تعلیمات ما به زودی به تشکیل حکومت اسلامی منتهی شود. این هدفی است که احتیاج به زمان دارد." و حال آنکه به فاصله 6،7 سال حکومتاسلامی جامه عمل پوشید. تزی که بعدها در مقام رهبری جمهوری اسلامی دنبال شد و طرفداران و مدافعان خاصی یافت، در تمامی این سالها توسط شخص آقای خمینی و همراهانش شرح و بسط ویژهای پیدا کرد: خمینی:"مردم ناقصاند و نیازمند کمالاند وناکاملاند، پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد محتاجند." جنتی:"ملت به عنوان ایتام محسوب میشوند و عالمان در حکم قیم و والیان امر هستند که کار رسیدگی به تمام امور مردم را دارا هستند." مصباح یزدی:"اعتبار ولايت فقيه به مردم نيست." خمینی:"ولایت فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار ندارد." بهشتی:"اگر جامعه ما بخواهد به راستى اسلامى بماند و اسلام اصيل بر آن حكومت كند، بايد فقيه در جامعه، هم رهبرى فقاهتى كند و هم رهبرى ولايتى؛ يعنى بايد نبض حكومت در دست فقيه باشد." خامنهای:" اگر مسئله ولايت مطلقه فقیه كه مبنا و قاعده اين نظام است، ذرهاى خدشهدار شود، ما گره كور خواهيم داشت." خمینی:"اگر فقیه درکار نباشد، ولایت فقیه درکار نباشد طاغوت است. یا خدا است یا طاغوت. اگر رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد طاغوت است." مصباح یزدی:"ولايت فقيه، مترقي ترين اصل قوانين كشور است." خمینی:" ولايت فقيه براى شما يك هديه الهى است." قره باغي:"ولايت فقيه ستون خيمه جامعه است." خمینی:"ملت ولایت فقیه را میخواهد." هاشمی رفسنجانی : " نظام مبتنی بر ولایت فقیه مترقی و دمکراتیک است " خمینی: " فقهاي جامع الشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعي، سياسي و اجتماعي دارند و تولي امور در غيبت كبير موكول به آنان است." خزعلی:"اين چه حرفى است كه مىگويند اگر مردم خواستند. مردم چه كارهاند؟ مردم احكام خدا را اجرا مىكنند. مردم محترم و عزيزند اما براى اجراى احكام خدا، نه براى بر هم زدن احكام خدا." غرویان:"مردم خوب می دانند که حکومت مال مردم نيست بلکه حکومت متعلق به خداست.در انتخابات و رفراندومها مردم برای بيعت با ولايت فقيه می روند نه برای تعيين حکم خدا" خمینی:"مخالفت با ولایت فقیه، مخالفت با اسلام است" مشکینی: "ما معتقديم كه بلا اشكال، فقيه ولايت مطلقه دارد." خمینی:"مفهوم رهبري ديني، رهبري علماي مذهبي است در همه شئون جامعه." خمینی:"ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق می شود و چندان به برهان احتیاج ندارد... اینکه امروز به «ولایت فقیه» چندان توجهی نمی شود و احتیاج به استدلال پیدا کرده، علتش اوضاع اجتماعی مسلمانان عموما و حوزه های علمیه خصوصا می باشد." خامنهای:"ولايت فقيه جزء واضحات فقه اسلام است." رفسنجانی:" ولایت فقیه محکم ترین مبنای حرکت جمهوری اسلامی ایران است... ولایت فقیه محور حکومت شیعی است اگر ولایت را از شیعه بگیرند شیعه چیزی ندارد". خمینی:" نهاد حكومت آن قدر اهميت دارد كه نه تنها در اسلام حكومت وجود دارد بلكه اسلام چيزى جز حكومت نيست." خمینی:"اگر فقیه عالم و عادل بپاخاست و تشكیل حكومت داد، همان ولایتی را كه پیامبر در امر ادارهی جامعه داشت دارا میباشد، و بر همهی مردم لازم است كه از او اطاعت كنند." جنتی:"ولی فقيه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختيار دارد.همان اختياری که پيغمبر اکرم (ص) داشت. فقيه اين مقام و ولايت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد." خمینی:"اين توهم كه اختيارات حكومتي رسول اكرم(ص) بيشتر از حضرت امير(ع) بود يا اختيارات حكومتي حضرت امير(ع) بيش از فقيه است، باطل و غلط است." مكارم شيرازي:"خدا به ولي فقيه از طريق امام زمان (عج) اجازه داده كه حكومت كند." جعفر سبحانی:" ولایت فقیه پرتویی از ولایت امام زمان است." مصباح یزدی: "عناصر مزدور شیطانی را شناسایی کنید. هرجا آهنگ مخالفت با ولایت فقیه یا ولیفقیه ساز شده آن را خاموش کنید، اگر از روی نادانی است برایش توضیح دهید و شبهه اش را رفع کنید، اگر از روی غرض ورزی است، او را خفه کنید." خمینی:"استعمارگران فرهنگ اجنبی را میان مسلمانان رواج دادند و مردم را غربزده کردند. اینها همه برای این بود که ما قیم و رئیس نداشتیم." آذری قمی:"ولی فقیه تنها نیست که صاحب اختیار بلامعارض در تصرف در اموال و نفوس مردم میباشد، بلکه اراده او حتی در توحید و شرک ذات باریتعالی نیز موثر است و اگر بخواهد میتواند حکم تعطیل توحید را صادر نماید و یگانگی پروردگار را در ذات و یا در پرستش محکوم به تعطیل اعلام دارد." خمینی:" حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسولالله است، یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام نماز و روزه و حج." مصباح يزدي:" انقلاب اسلامي ثمره اعتقاد مردم به ولايت فقيه است." مهدوی کنی:" ولايت فقيه محور اساسي انقلاب است. ميگوييد مشروعيت ولايت فقيه از سوي مردم است؟ اين حرفها چيست؟ از خودتان درآوردهايد؟" خمینی: "اسلام ولایت فقیه را واجب کرده است." خامنهای: ولايت فقيه بر خلاف برخي برداشتها، امري تشريفاتي نيست. بديهي است که دشمنان ملت از ولایت فقیه ناخرسند باشند و همواره و در هر فرصتي مساله ولايت فقيه را مورد حمله قرار دهند." بهشتی:"چرا جامعه عصر امام صادق جامعه صحيح و سالم اسلامي نبود؟ چون ولايت فقيه نداشت." خزعلی:"اطاعت از شاه با زور و سر نیزه باطل است اما اطاعت از ولیفقیه واجب است." مشکینی: "رهبر یا ولی فقیه را خدا منصوب میکند. ولی چون مردم قدرت تشخیص ندارند نمی توانند او را پیدا کنند." نمازی:" ولايت فقيه ادامه ولايت فرزند اميرالمؤمنين است و به همين علت همه دشمنان از آن ناراحتاند، چرا كه ولي فقيه عادل، منصوب ذات اقدس الاهي است." جنتی:"بعد از آل محمد امت حالت یتیمی را دارد که پدر ندارد و سفارش کردهاند که علما به جای امامان از آنها کفایت کنند و هدایت امت را بر عهده بگیرند مانند قیمی که بعد از پدر متکفل اداره امور ایتام است" مصباح يزدي: "ولي فقيه در حكومت اسلامي مشروعيت خود را از خدا ميگيرد." خمینی:"ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان درست کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسولالله است." نمازي:"ولايت فقيه از عنايات عرش الهی است." خمینی:"من یک نفر آدمی هستم که از طرف شارع مقدس ولایت دارم." خزعلی:" قانون اساسی میگوید قوای ثلاثه زیر نظر ولایت فقیه است. شما وقتی ولایت فقیه را قبول نداشته باشید 20 میلیون که هیچ 30 میلیون هم رای بیاورید تا این رای به تایید مقام ولایت نرسد معتبر نیست" خمینی:"حکومت باید با قانون خدایی که صلاح کشور و مردم است اداره شود و این بینظارت روحانی صورت نمیگیرد." خمینی:"اينها اينطور نيست كه شما خيال بكنيد كه ما اسلام را مىخواهيم اما ملا نمىخواهيم، مگر مىشود اسلام بى ملا، مگر شما مىتوانيد بدون ملا كار را انجام بدهيد، باز اين ملاها هستند كه جلو مىافتند كار انجام مىدهند، اينها هستند كه جانشان را مىدهند. نگوييد كه ما اسلام مىخواهيم ملا نمىخواهيم.اين خلاف عقل است،اين خلاف سياست است. بعضى از اينها بگويند كه ما اسلام مىخواهيم منهاى آخوند، نمىشود آقا اين. اسلام بىآخوند اصلا نمىشود." خمینی: "شکست روحانیت، شکست اسلام است.اسلام بدون روحانیت محال است که به حرکت خودش ادامه دهد." مصباح یزدی:"مخالفت با ولي فقيه، مخالفت با امامان و در حقيقت شرك به خدا است." خمینی:"مخالفت با ولایت فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است." در همان زمان نیز این طرح آقای خمینی با واکنش شدید مراجع روبرو شده بود. بنیصدر نقل میکند: "کسی تعریف می کرد که به آقای خویی گفته بودند آقای خمینی در نجف ولایت فقیه تدریس کردند او در جواب گفته بود: اسلام ولایت فقیه ندارد. ایشان مجتهد نیست چه کار دارد به این کارها؟" آیتالله خویی همچنین در کتاب خود مینویسد اصل ولایت فقیه را به زیر سوال برده و میگوید: "ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقیهان اثبات نمیشود. ولایت تنها اختصاص به پیامبر وائمه دارد. فقها نه تنها در امور عامه ولایت ندارند، بلکه در امور حسبیه هم ولایت شرعی ندارند." ولایت فقیه بدعتی در اسلام به شمار میرفت که تا قرن 13 هجری هیچیک از فقیهان حرفی از آن به میان نیاورده بودند. پس از مطرح شدن این طرح در قرن اخیر، بسیاری از علما و فقها به مخالفت با آن برخاستند. از آن جمله آیتالله خوانساری، آيت الله حسن قمی، آیتالله خوئی، آيتالله محمد شيرازی، آیتالله طالقانی، آيتالله محمد روحانی، آيت الله کاظم شريعتمداری، آیتالله کمپانی، آيتالله صادق روحانی، آيت الله سيدرضا صدر، آیتالله اراکی ومطهری بودند که مخالفتشان با این اصل را ابراز داشتند. مطهری درباره ولایت فقیه میگوید:" تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند واداره مملکت را بدست گیرند... این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچگاه چنین مفهومی وجود نداشته است." مطهری همچنین اضافه میکند:"روحانیت نه باید به طور مجموعه و دستگاه روحانیت وابسته به دولت شود و نه افرادی از روحانیون بیایند پستهای دولتی را به جای دیگران اشغال کنند، بلکه روحانیت باید همان پست خودش را که ارشاد و هدایت و نظارت و مبارزه با انحرافات حکومتها و دولتها است حفظ کند." آیتالله اراکی دراین باره میگوید:"شان فقیه جامعالشرایط اجرای حدود و قضاوت و ولایت بر قاصران است. این کجا و تصدی حفظ مرزهای مسلمانان از تجاوز فاسقان و رفع سلطه کافران از ایشان کجا؟" درابتدا قرار نبود مجلس خبرگان تشکیل شود و قرار بر این شده بود که تکلیف قانون اساسی با رفراندوم مشخص شود، اما پس از صحبتهای فراوان تصمیم بر این شد که این قانون در مجلسی با نام موسسان( و یا خبرگان) طرح و پس از بررسی تصویب شود. شاید اگر همان قانون اساسی اول به رفراندوم گذاشته میشد دیگر این بحثها پیش نمیآمد اما مجلس خبرگان قانون اساسی همه چیز را به هم ریخت. بنیصدر بعدها گفت: "کاش رفراندم کرده بودیم و مجلس موسسان تشکیل نمیدادیم. اگر همین رفراندم را قبول کرده بودیم شاید وضع بهتر میشد." آقای خمینی در سخنرانیها، مصاحبهها و گفتگوهایش در پاریس حتی یکبار نیز سخن از ولایت فقیه به میان نیاورد و تنها بر ولایت جمهور مردم تاکید میکرد، اما با ورود به ایران و مطرح شدن اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی به یکباره گفتمان آیتالله تغییر کرد و بار دیگر سخن از ولایت فقیه، به جای ولایت جمهور مردم به میان آمد. در پیشنویس اصلی قانون اساسی خبری از ولایتفقیه نبود چرا که، مطابق عهدی که آقای خمینی در پاریس با ملت بسته بود، اصل بر ولایت جمهور مردم قرار داده شده بود. اما ناگهان در مجلس خبرگان قانون اساسی، این طرح مطرح شد و سرو صدای بسیاری بهپا کرد. مخالفان و موافقان این طرح چه کسانی بودند؟ از زبان منتظری میشنویم: "در رابطه با گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی من و آقای بهشتی و ربانی شیرازی و حسن آیت اصرار داشتیم. البته بعضیها هم مخالف بودند. مثل آقای طالقانی و بنیصدر." با وارد شدن این اصل در قانون اساسی و دادن اختیارات به رهبر عملا رئیسجمهور هیچکاره میشد وتمامی اختیارات در دست رهبر قرار میگرفت." طرح این اصل حاکمیت ملت و رای مردم را مخدوش میکرد و با سلب اختیارات رئیسجمهور ومصادره آن به نفع رهبر، میزان را، تشخیص ولیفقیه قرار میداد. اما قانون اساسی پیشنویس داشت و به راحتی نمیشد در آن دست برد. آقای خمینی اما آب پاکی را روی دست همگان ریخت و راه را برای دخل و تصرف بیمحدودیت قانون اساسی در مجلس خبرگان باز گذاشت: "پيش نويس هيچ چيزى نيست، بايد رأى بدهيد، بايد نظر بدهيد." بنیصدر به همراه دیگر آزادیخواهان بارها به وارد شدن این اصل در قانون اساسی اعتراض کردند و هشدار دادند: آیتالله شریعتمداری به اصل ولایت فقیه در قانون اساسی اعتراض کرد و خواستار اصلاح و حل آن شد." شریعتمداری پس از تصویب اصل ولایت فقیه آن را با اسلام مخالف خواند وگفت: "روشنتر بگويم وقتی نظر اکثريت ملت را بیاعتبار کرديم، بدان توجهی ننموديم، يعنی به جمهوری اسلامی بیتوجهی کردهایم و اين جمهور واکثريت را نپذيرفتهايم. لذا وقتی که جمهوری اسلامی بیاعتبار شد، مسلماً قانونی که در دست تصويب است[قانون اساسی] تماماً بیاعتبار میشود. يعنی از اعتبار عمومی و حاکميت ملی برخوردار نيست ... نبايد رأی ملت را بیاعتبار کنند وبگويند خير ملت کسی نيست و هر چه هست فقيه است و او بايد کار کند و او همهکاره است. اين طرز تفکر و اين طرز قانونگذاری و اين طرز عمل به نظر ما درست نيست و به اساس لطمه می زند وهمه چيز را بی اعتبار میسازد و مسلماً نتيجه خوبی هم در آينده نخواهد داشت" بنیصدر: "شما میگویید بنای کار بر این است که ما یک بی اعتمادی مطلق به مردم و نمایندگان آنها داریم. این کار صحیح نیست...اگر فقط کسانی حق دارند در انتخابات شرکت بکنند که رهبر معرفی میکند، معنای این یعنی انتخابات بیانتخابات. وقتی من بگویم ای مردم شما آزادید آن کسی را که من معرفی میکنم انتخاب کنید، این امر اسمش نه آزادی است ونه جمهوری" "بازرگان: "به مجلس خبرگان وصیت میکنم در بعضی موارد تغییراتی بدهند تا حکومت انحصاری نباشد." بنیصدر:"آنطوری که ما این اصول رامی نویسیم قدم به قدم یک نوع استبداد را در قانون اساسی پیش می بریم." آیت الله طالقانی پس از دادن رای منفی به اصل 5 که متضمن اصل ولایت فقیه بود" :"می ترسم با این وضع سطح قانون اساسی جدید از قانون اساسی 70 سال پیش به مراتب پایینتر باشد." مقدم مراغهای در مجلس خبرگان پس از طرح اصل ولایت فقیه:" نباید یک طبقه خاص اسلام را در انحصار خود بگیرد." مکارم شیرازی در روز رایگیری درباره اصل ولایت فقیه :"امروز، روز سیاه تاریخ ایران است." مکارم شیرازی:"اینکه رئیسجمهور هم منتخب مردم باشد و هم مورد قبول فقیه ورهبر باشد باز هم کار دست او نباشد، معنی ندارد.این اصل اصلا قابل اجرا نیست...درست فکر کنید دشمن در داخل و خارج مارا متهم به استبداد میکند و مارا مخالف حاکمیت ملی معرفی میکند...این ماده از قانون میگوید همه سر نخ ها بدست ما است ...شما را بخدا اینکار را نکنید. بخدا بصلاح اسلام نیست، ما حاکمیت ملت را در اصول گذشته تصویب کرده ایم کاری نکنیم که حاکمیت مردم یک شیر بی دم و سر و اشکم شود ... ملت ایران به جمهوری اسلامی نود وهشت در صد رای داده و براساس آن رئیس جمهورانتخاب خواهد کرد و با اکثریت به او رای خواهد داد اما معلوم نیست این رئیسجمهور با توجه به این اصل که نوشته شده است، چکاره است؟.... این درست نیست که فقها بخواهند دیگری را به ریاست جمهوری برگزینند وهم خود همه اختیارات را داشته باشند" بازرگان:" تا آن جا که مربوط به دولت و شخص بنده میشود ما طرحی تهیه کردیم و سپردیم دست آقایان .حالا آنها چه بلایی سرش بیاورند حوالهشان به خدا و حضرت عباس" بنیصدر:"این ولايت فقيه نیست، خدايى فقيه است." از این میان مکارم شیرازی بعدها تغییر عقیده داد و به عنوان یکی از جدیترین مدافعان نظریه ولایت فقیه مطرح شد. نمایندگان آزادیخواه مجلس خبرگان جز مخالفت چه میتوانستند بکنند؟استعفا؟ بنیصدر نقل میکند: "بعد از اینکه خواستند در مجلس خبرگان ولایت فقیه را تصویب کنند ما جلسه کردیم که استعفا کنیم ولی آقای طالقانی گفت اگر استعفا کنیم با پتک خمینی میزنند توی سرمان و این ولایت مطلقه را با 16 اختیار تصویب می کنند." "در یکی از این روزها رفتم اطاق آقای منتظری که اطاق رئیس مجلس سابق سنا را به ایشان داده بودند. داشت خربزه میخورد. تعارف کرد.یک کم با هم شوخی کردیم. گفتم: آقا شما اینجا چه کارهاید؟ گفت: من. رئیس مجلس خبرگان. گفتم: کی این مجلس را اداره میکنه؟ گفت: آقای بهشتی داره اداره میکنه. گفتم شما فرض کنید که این ولایت فقیه، با این اختیارات که آقای آیت امضا کرده و با 16 اختیار. حالا شما با این اختیارات شدی ولی فقیه. شما ببینید الآن توی این مجلس شما رئیس هستید و کس دیگری دارد آن را اداره میکند. شما ببینید بعد، ولایت فقیه شما را در این کشور کی اعمال میکند ؟ فکر این را کردهاید؟ در هر دهکوره ایران هر ژاندارمی وهر پاسداری یک مطلقه میشود. هر روضهخوانی یک مطلقه میشود. اینها دمار از روزگار مردم درخواهند آورد. پدر شما را هم درخواهند آورد. گفت پدر مرا دیگر چرا در میآورند؟ گفتم همین جور مثل این مجلس می شه شما رهبر بشو نیستی. نق هم میزنی واین چماق ولایت مییاد روی کلهات." بعدها منتظری به همان سرنوشتی دچار شد که بنیصدر پیشبینی آن را کرده بود: "یک کسی[مرحوم خوانی" ] خدا رحمتش کنه پارسال آمده بود اینجا می گفت به قم رفته بود و از کسی اسم برد که عضو شورای فتوای منتظری است . از قول او میگفت: آقای منتظری دائم می نشیند و می گوید این بنیصدر میگفت که این بلاها سر ما میاد. افسوس که نشنیدیم." در جلسات بررسی اصل ولایتفقیه بنیصدر به شدت با این طرح مخالفت کرد و ضمن برشمردن 9 دلیل در مخالفت با ولایتفقیه گفت: "شیخ بهایی گفته است مجتهد باید 165 علم داشته باشد. شما چند تا از اینها را بلدید؟ هیچ کدام از شما مجتهد نیستید اما من هستم و میگویم ولایت فقیه باطل است." بنیصدر از آن سو سعی میکرد مخالفان را به حرف زدن و گفتن دلایل خود در رد ولایتفقیه وادارد: " در مجلس خبرگان پسر شیخ عبدالکریم حائری یزدی( بانی حوزه علمیه قم) مخالف ولایت فقیه بود. به او[مرتضی حائری یزدی] گفتم پاشو و مخالفتت را بگو. اگر او بلند میشد و مخالفتش را میگفت، به احتمال زیاد رای نمیآورد. ولی او گفت: قلبم ضعیف است و تحمل این برخوردها را ندارم." به هرحال پس از کش وقوس فراوان سرانجام در روز چهارشنبه، 21 شهريور 1358، به فاصله دو روز از مرگ طالقانی که یکی از سرسختترین مخالفان ولایت فقیه به شمار میآمد، این اصل به تصويب مجلس خبرگان رسيد. از این پس مخالفان میتوانستند به کارهای خلاف قانون خود با اصل مبهم و همهجانبه ولایتفقیه مشروعیت قانونی دهند. شاید این حرف هاشمی رفسنجانی به خوبی چشم انداز دو جریان موافق و مخالف با این اصل را مشخص کند: "مسئله سر اسلام فقاهتی است. آنها ( بنی صدر و نهضت آزادی و...) فقه را قبول ندارند و ما راهی در حکومت اسلام جز با اجرای همین فقه نمیبینیم." آقای خمینی نیز طی یک سخنرانی حق روحانیت را بیشتر از اینها دانست و گفت: " اين كه در قانون اساسى يك مطلبى[ولایت فقیه] بود، ولو به نظر من يك قدرى ناقص است و روحانيت بيشتر از اين در اسلام اختيارات دارد و آقايان براى اين كه خوب ديگر خيلى با اين روشنفكرها مخالفت نكنند، يك مقدارى كوتاه آمدند. اين كه در قانون اساسى هست، اين بعضی شئون ولايت فقيه هست، نه همه شئون ولايت فقيه." آقای خمینی همچنین در مصاحبه با حامد الگار تاکید کرد: " بهترین اصل در قانون اساسی همین اصل ولایت فقیه است." اگرچه بنیصدر و همفکرانش مانع از آن شدند تا اختیارات اجرایی ولیفقیه تصویب شود، اما در سال 68 این اختیارات هم تصویب شد و حکومت مادامالعمر سلطنتی ولیفقیه، قانونی هم گشت تا مشکلی از آن لحاظ برای رهبری پیش نیاید. - " فقیه در همه اموری که با دین و دنیای بندگان خدا ارتباط دارد و باید صورت پذیرد و هیچ گزیری از انجام آن نیست حق تصرف و ولایت دارد. در تمام امور جامعه که امام مستقیما در آن ولایت داشته است و اعمال ولایت میکرده ، فقیه نیز حق ولایت دارد."( حدود ولایت حاکم در اسلام، ملا احمد نراقی، صص13-15 و ص97) برای آشنایی بیشتر با نظریات ملا احمد نراقی درباره ولایت فقیه رجوع کنید به " انديشه سياسي ملااحمد نراقي"، سيدسجاد ايزدهي، موسسه بوستان كتاب قم - ولایت فقیه( حکومت اسلامی)، روحالله الموسوی الخمینی، بینا،بیتا،ص184 - ولایت فقیه( حکومت اسلامی)،روحالله الموسوی الخمینی، بینا، بیتا، ص 58 - گردهمایی ائمه جمعه،8/11/77 - سخنرانی درجمع ناظران انتخابات استان قم، خبرگزاري انتخاب،۲۹ بهمن ماه ۱۳۸۴ - ولایت فقیه، روحالله الموسوی الخمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، تابستان 78،ص41 - جاودانه تاريخ، سيدمحمد حسينى بهشتى، سازمان انتشارات روزنامه جمهورى اسلامى، ج 3 ، گفتارها، صص 47-46 - مشروح مذاكرات شوراى بازنگرى قانون اساسى جمهورى اسلامى، ج 3، ص 1640 - صحیفهنور، ج9، ص253 - سخنرانی در ديدار با مسؤولين دانشكده افسري نيروي زميني سپاه، کیهان،10 خرداد 84 - سخنرانی 9/8/58، صحيفه نور، جلد10، ص407 - کیهان، 9 شهریور 85 - سخنرانی 12/7/58، صحیفه نور،ج6،ص36 - صحيفه نور، ج6، ص237 - صحيفه نور، ج6، ص237 - يا لثارات الحسين، شماره80، ص4 - رسالت ۲2 دى ۱۳۸۴ - سخنرانی 9/8/58، صحيفه نور،جلد10،صفحه 88 - مشروح مذاكرات شوراى بازنگرى قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج 3، ص1631 - صحيفه نور، ج4، ص168 - ولایت فقیه، ص6 - سخنرانی به مناسبت برگزاري كنگره امام خميني و انديشه حكومت، 11 بهمن 78 - سخنرانی در دهمین نشست دوره سوم مجلس خبرگان،۱۳۸۲/۰۶/۱۷ -كتاب البيع، روحالله خمینی، قم،انتشارات اسماعيليان، بى تا، جلد5، ص472 - ولایت فقیه، ص37 - سمينار ولايت فقيه در ساری، راديو تهران، اخبار ساعت 20 روز 29 ارديبهشت 1361 - ولايت فقيه، ص40 - خبرگزاری کار ایران،ایلنا،12/7/85 - سخنرانی آیت الله جعفر سبحانی در دیدار با مسئولین اجرایی دومین همایش بین المللی دکترین مهدویت،24 اردیبهشت 1385 - سخنرانی آیتالله مصباح یزدی در جمع بسيجيان شهرستان قروه، 7مرداد1381 - ولایت فقیه،ص51 - روزنامه رسالت،19 تیر 68. آیتالله آذری قمی البته بعدها از نظریه خود برگشت و از مواضع قبلی خود اظهارندامت وپشيماني كرد. از این رو مورد آزار و اذیت شدید حکومتیان قرار گرفت، کلاس درسش تعطیل شد ودر خانهاش حصر گردید. او که ابتدا به مرجعیت آقای خامنهای رای داده بود در نامهای مفصل در 5/8/76 به آقای خاتمی نوشت: "... و اما جامعه مدرسين كه معظم له (آقاي خامنه اي) را به عنوان يكي از مراجع سبعه معرفي كردند نيز برخلاف ضوابط شرعي و قانوني خود عمل كردند، زيرا با راي تلفني و در جوي ناسالم ايشان را معرفي كردند كه برخي از تلفن شونده ها بعدا آن را انكار كردند، چون شرط مرجعيت دو چيز است كه هيچيك براي معظم له (آقاي خامنه اي) موجود نيست، ... جامعه مدرسين كه به جواز تقليد معظم له راي داده اند تنها به لحاظ مصلحت نظام بوده كه مصلحت انديشي در اين امر حياتي صحيح نبوده و نيست، ... ولي اخيرا اين شعار "هم مرجعي هم رهبري " توسط بچه هاي اطلاعاتي سر داده شد و روز راي گيري جامعه مدرسين عده اي از آنها به منظور فشار بر جامعه كه متاسفانه با تبليغات داخل جلسه آقاي يزدي و آقاي جنتي و يك نفر ديگر ضربه تلخ خود را به انقلاب مقدس اسلامي وارد كرد... چرا مقام معظم رهبري وضعيت مرجعيت بخصوص حضرت آيت الله العظمي منتظري را به دست يك مشت بچه هاي اطلاعاتي داده اند كه شبانه قصد تعدي به حريم مرجعيت و غارت آرشيو و ديگر اشياء ايشان را مينمايند، و افراد ناصح و خيرخواه رابا چشم بسته و اهانت به زندان ميبرند...آن روز يك نفر از جامعه مدرسين در دفاع وحمايت از معظم له قدمي برنداشت وكلمه اي نگفت،من حقير هم چيزي نگفتم، ولي امروز از خداي خود و پيغمبرم شرمنده ام و معذرت ميخواهم". - صحیفه نور،ج20،ص452 - خبرگزاری فارس،18/05/84 - رسالت، 13/11/1375 - سخنرانی 3/8/58، صحیفه نور،ج6،ص118 - سخنرانی آقای خامنهای در مراسم پانزدهمين سالگرد درگذشت آقای خميني ،14/3/83 - جمهوری اسلامی، 03/04/1382 - روزنامه خرداد،16/3/78 - نشریه شهروند چاپ کانادا، 5/30/2002 برابر با 9 خرداد 1381 - ر.ک به متن سخنان آیتالله نمازی، خبرگزاری رسا، 16 فروردین 1383 - روزنامه صبح امروز،20/11/77 - خبرگزاري جمهوري اسلامي، ۸۵/۰۴/۲۶ - سخنرانی 30/7/58، صحیفه نور، ج6، ص95 - سخنان آیتالله نمازی، خبرگزاري دانشجويان ايران(اایسنا)، 1385/03/09 - پیام 15/11/57 ، صحيفه نور، جلد 5، صفحه 31 - روزنامه خرداد، 5/3/78 - کشفالاسرار، روحالله الموسوی الخمینی، انتشارات آزادی، قم، چاپ دوم،ص222 - صحيفه نور،جلد1، صفحه 262 - صحیفه نور، ج18،ص 44 - سخنرانی آیتالله مصباح يزدی به مناسبت عید غدیرخم،خبرگزاری رسا، 16 فروردین 83 - صحیفه نور،ج 5، ص522. تئوریپردازان و رهروان راه ولایتفقیه البته هرآنجا که لازم باشد از ادبیات خشن سود میبرند: مصباح یزدی:"اگر تحقق اهداف اسلامی بجز از راه خشونت امکان پذیر نباشد این کار ضروری است."(صبح امروز، 17/3/78)خزعلی:" ما در شورای نگهبان مواظب هستیم تا جوانان طعمه جهنم نشوند. شورای نگهبان وقتی در مورد مساله ای اظهار نظر میکند و میگوید درست است دیگر تمام شد و اگر گفت باطل است دیگر تمام شد."(خرداد11/3/78)محسن رضایی:"ما خودمان به مطبوعات آزادی دادیم. یک شبه هم میتوانیم همهی اینها را جمع کنیم.ما خودمان مطبوعات را درست کردیم اما میبینیم اینها به انحراف کشیده شدهاند" (اخبار،10 /2/ 78 ) رحیم صفوی:"ما دنبال این هستیم که ریشهی ضد انقلاب را در هر کجا که هستند بزنیم. بعضی ها را باید گردن بزنیم بعضیها را زبانشان را قطع میکنیم."(شلمچه، شماره30) - درس تجربه، ص 17 - التنقیح فی شرح العروه الوثقی، الاجتهاد والتقلید، آیتالله خویی، تقریرات از میرزا علی غروی تبریزی؛ قم، ص424 - پیرامون انقلاب اسلامی،مرتضی مطهری، دفتر انتشارات اسلامی،وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،بیتا، ص67 & بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر،مرتضی مطهری،انتشارات صدرا، بیتا،ص29. در حقیقت برداشت مطهری از ولایت فقیه جز حکومت فقیه بود. - پیرامون جمهوری اسلامی، مرتضی مطهری،انتشارات صدرا، ص26 - المکاسب المحرمه،آیتالله اراکی،ص94. تکههای مربوط به نقض اصل ولایت فقیه در چاپ جدید کتاب آیتالله اراکی حذف شده است. - درس تجربه، ص 82 - خاطرات آیتالله منتظری، چاپ اول، بهار 79، ج1، ص456 - پس از طرح این اصل، روزنامه انقلاب اسلامی در توصیف رئیس جمهور و اختیارات او در نظام جمهوری اسلامی، کاریکاتور مترسکی را کشید که در زیر آن نوشته بود رئیسجمهور! ( انقلاب اسلامی، 26مهر ماه 1358) - صحيفه نور،ج8، ص213 - کیهان، 10 آذر 58 - مصاحبه با روزنامه بامداد، 26 مهرماه 1358 - مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جلد دوم، صفحه1152 - اطلاعات، 17 آبان 58 - انقلاب اسلامی، 1 مهر 58 - اطلاعات 19 شهریور58. از آزادی تا شهادت، مجموعه کامل اعلامیهها، پیامها، مصاحبهها، سخنرانیها،خطبههای نماز جمعه و تفاسیر تلویزیونی آیتالله طالقانی، انتشارات رسا، چاپ دوم،ص482 - از آزادی تا شهادت، مجموعه کامل اعلامیهها، پیامها، مصاحبهها، سخنرانیها،خطبههای نماز جمعه و تفاسیر تلویزیونی آیتالله طالقانی، انتشارات رسا، چاپ دوم،ص488 - انقلاب اسلامی، 22 شهریور 58 - نقل از بنیصدر،درس تجربه،ص60 - مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جلد دوم، صفحه1116-1115 . همچنین پیشتر ناصر مکارم در مصاحبهای گفته بود:" تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ رهبر مذهبی انتظار ندارد که رهبری مملکت را برعهده گیرد. رهبران مذهبی از جنبه های مذهبی در امور نظارت داشته باشند."( اطلاعات، 14 آبان 57 ) - کیهان، 15 مهر 58 - نقل از مصاحبه با رشیدیان، عضو مجلس خبرگان، نشریه حکومت اسلامی،ارگان دبیرخانه مجلس خبرگان، سال یازدهم، شماره 39، بهار 85، ص198. جالب اینجا که رشیدیان نیز که از سرسختترین مدافعان اصل ولایت فقیه به شمار میرفت،عضو حزب زحمتکشان آبادان بود. - درس تجربه، ص 83 - درس تجربه،ص83 - نامههایی از بنیصدر به خمینی و دیگران، به اهتمام فیروزه بنیصدر، چاپ اول، خرداد 1385،توضیحات، ص326 - درس تجربه، ص84 - خاطرات آیتالله منتظری،ج1، ص456 همچنین درس تجربه، ص70. رشیدیان، از مدافعان سرسخت ولایت فقیه نیز درباره موضعگیری بنیصدر میگوید: "بنىصدر مىگفت مجتهد جامعالشرايط يا ولى فقيه بايد 164 علم داشته باشد و اين محال است لذا ولايت فقيه مفهوم دارد ولى مصداق ندارد و از اين به صورت چماق هميشهاستفاده مىكرد."(نشریه حکومت اسلامی،ارگان دبیرخانه مجلس خبرگان،سال یازدهم، شماره 39، بهار 85،، ص207) - درس تجربه، ص83 - عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی،ص60 - سخنرانی مورخه7/10/58. صحيفه نور، جلد11،ص133 - مصاحبه با حامد الگار،7/10/58، صحیفه نور، ج6، ص519. بعدها آیتالله مشکینی در اینباره گفت:" اگر از روز اول به مسئله ولايت فقيه در قانون اساسي تاكيد نمي شد امروز خبري از اسلام نبود."( کیهان، 7 خرداد 84) محمدعلی رجایی تاکید کرد:"ما ولايت فقيه را به عنوان عاليترين دستاوردهاي انقلاب در قانون اساسي خود گنجانيده ايم."(نقل از کیهان،25 خرداد 84) همچنین بهشتی نیز گفت:"اين اصل، يك اصل تعارفي نيست كه بخواهند با فقها و علما تعارف كنند، احترام آنها را نگهدارند و بگويند بله آقا خوب اصل ولايت فقيه هم ما توي قانون اساسي گذاشتيم. هيچ اينجورها نيست. اين اصل يك اصل بنيادي در نظام اسلامي ماست."(جمهوري اسلامي 03/04/1382) منبع:کتاب ایستاده بر آرمان از علی غریب لینک دانلود کتاب ایستاده بر آرمان http://www.mediafire.com/?zot0ztdijuj

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

غرش الله اکبر در مرکز تهران برای استقبال از 13 آبان 88

غرش الله اکبر در مرکز تهران برای استقبال از 13 آبان 88

عده‌ای ( عوامل خود رژيم) قرار است روز 13آبان دست به تخریب و آتش‌زدن و حمله به سفارت روسیه بزنند

http://www.enghelabe-eslami.com/akhbare-roz/19-keyhan-12-8-88.htm
خبر 12 ابان 88 : روزنامه کیهان اخباری را در مورد مراسم 13 آبان منتشر کرد



اخبار موثق- حتی از رسانه های دشمن- حکایت از آن دارد که قرار است شماری از افریب خوردگان یا مأموریت یافتگان از شهرستان ها به تهران بیایند. ابتدا قرار بود مقابل لانه جاسوسی جمع شوند ولی در هراس از خشم جمعیت که دیگر تاب تحمل پیاده نظام آمریکا و اسرائیل را از دست داده اند، در این تصمیم تغییراتی پدید آمده است. شماری نیز قرار بود- و هست- که برای منحرف کردن اذهان از آمریکا به سفارت روسیه حمله کنند. حضور در خیابان های کم تردد و آتش زدن و تخریب نیز یکی از برنامه های اعلام شده آنهاست. گفته می شود که آدرس این خیابان ها از قبل به رسانه های خارجی اطلاع داده شده است و...



باید توجه داشت که مقصود نهایی جماعت یاد شده، مقابله با اساس اسلام و انقلاب و امام است و نه دولت نهم و دهم... که به یقین خالی از برخی انتقادهای جدی نیست. باطل السحر این ترفند آمریکایی- اسرائیلی، حضور گسترده و فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل است

همه با هم امشب با سر دادن الله اکبر به استقبال 13 آبان می رویم

وعده ی ما 10 شب در پشت بام ها.
http://www.mowjcamp.org/images/image/586535078.jpg

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin