لینکی که حذف شد!

تشکر از مدیران بالاترین که لااقل به یکی از خواسته های کاربرانش اعتنا کرد

در پی شکایتم از وضع تک رایی مدیران بالاترین و حذف کردن کاربران فعال آن درخواست کردم که برای حمایت از افرادی که حسابشان بسته شده حساب مرا نیز ببند که خوشبختانه به این خواسته جواب مثبت دادند و من در اینجا خواستم از آنها تشکر کنم که بالاخره خود نیز پذیرفتند که تک رایی در بالاترین حاکم است.

حساب کاربری ام در بالاترین




 

لینک مربوطه

آقای مدیر بالاترین لینک من داغ شد پس چرا صفحه اول نرفت؟

در پی اعتراض جمعی از کاربران نسبت به عملکرد بالاترین در بستن حسابهای کاربری جمعی از دوستان فعال من هم لینکی در این مورد گذاشتم، که وقتی داغ شد به صفحه اول نرفت، حالا سوال اینجاست که با چه امید و انگیزه ای اینجا خبر رسانی کنیم و ترس اینرا نداشته باشیم که حرفمان سانسور شود؟ والا من و بقیه کاربرای معترض قصد و غرضی نداریم فقط خواستار شفاف شدن برخی تصمیمات در این رسانه هستیم،وتا روشن نشدن مساله بنا به مصلحت ساکت نمی شویم(یعنی گفتن حق را نادیده نمی گیریم)

ضحاک کدام دوران گوی سبقت را از دیگری ربوده؟

با احتساب روزی یک عدد مغز جوان ایرانی در هر سال 365 نفر از جوانان ایران زمین بدست اهرمن خورشت ضحاک می گردید. حال شما خود حساب کنید خورشت ضحاک زمان با توجه به تعداد شهدا و اسرای در بند و همچنین تعداد تحصیل کردگانی که از بیم خشم خامنه ای و اهرمنان در گرد او به بیگانگان پناه برده اند، (که در صورت استقامت به سرنوشت افرادی چون استاد شهید فیزیک دانشگاه تهران دچار میشدند) چه میزان از جوانان ایران زمین را شامل می شود؟! مرگ بر اصل ولایت فقیه. درود بر ولایت جمهور مردم.

حساب کاربری free.index را هم ببندید

زمانی که من با جمعی از دوستانم داشتم بصورت فعالانه در بالاترین فعالیت می کردم حسابم کلا بسته شد، که به پاتریک و چند نفر دیگر از دوستان بالاترینی ایمیل زدم و در بالاترین منعکس شد ولی متاسفانه بعضی از کاربران به تمسخر گرفتند و گفتند که توهم زدید ولی من در وبلاگ پاتریک گذاشتم که وقتی بنا بر حذف گذاشته شود از بسیجی ها شروع شده و کم کم تمامی افراد فعال را حذف میکنند ، در آن هنگام بایستی سکوت رو میشکستیم چون غیر از من افرا دیگری هم قربانی شده بودند، که البته پاتریک این کارو کرد و گفته من بالاترینو 1 هفته تحریم میکنم که همه خندیدند، حالا بعضی از همان ها هم حسابشان بسته شده است. البته من چند ماهی  در دنباله و فیسبوک فعالیت کردم وتقریبا جایگزین خوبی برای بالاترین بود ولی چون بالاترین به عنوان سانه قوی در نزد جامعه شناخته شده است (و آن هم فقط بخاطر کاربرانش است، که اگر کاربر ان آن بخواهند هر سایت دیگری را می توانند به یک رسانه قوی بدل کنند) در بهمن ماه به بالاترین ایمیل زدم که آیا قصد باز کردن حساب مرا دارد یا نه ، که خوشبختانه حسابم را باز کرد.ما بایستی دموکراسی را در این فضای مجازی از همین الان تمرین کنیم تا پس از پیروزی جنبش دوباره در فضای حقیقی بعضی از عقاید را سانسور نکنیم، چون کار سانسور به آنجا می انجامد که نوبت به خود ما میرسد. حال خودتان را جای کاربری بگذارید که در حال فعالیت است و ناگهان حساب کاربری اش بسته میشود چه احساسی دارید؟ من (free.index) اعلام می کنم برای حمایت از افرادی که در بالاترین و با هر سلیقه ای فعالیت میکردند و الان حساب کاربریشان بسته شده است، حساب مرا نیز ببندید.

نیروهای مسلح و نقش آنها در بازیافتن استقلال و آزادی

مطالب زیر بخشی از مقاله  تجربه مصدق و جنبش امروز مردم ایران برای استقلال و آزادی است.

مصدق، مردی که به یمن سربرداشتن ایرانیان از سینه خفت، رهبری نهضت ملی ایران را جست و تجسم غرور ملی گشت، مردی که بگاه مرگ، احساس ایرانیان این بود که در دوره حکومت او بوده است، که از ایرانی بودن خویش احساس غرور کرده اند، نیک می دانست و با تمام توان می کوشید که نیروهای مسلح یک کشور می باید خود را تحت فرمان ملت خویش بدانند و مظهر غرور ملی بشوند تا که بجای ایفای نقش ستون فقرات استبداد وابسته، مظهر غرور ملی و مدافع استقلال کشور بگردند. هرگاه نیروهای مسلح آلت فعل استبداد وابسته بگردند، در ملت، احساس توانائی و غرور، جای به احساس ناتوانی و خفت می سپارد. نیروی مسلح عامل ناتوانی و خفت ملت خود، بمثابه عامل سلطه بیگانه و حاکمیت استبدادیان نمی تواند احساس خواری نکند. 28 مرداد و سرانجامی که ارتش در انقلاب ایران پیدا کرد و، پس از آن، حیثیت و غروری که ارتش، بهنگام دفاع از وطن باز جست، به نیروهای مسلح این قاعده رامی آموزد: هرگاه نیروهای مسلح آلت فعل استبداد وابسته نشوند، اجازه نمی دهند آنها را بر ضد ملتی که استقلال و آزادی خویش را مطالبه می کند، بکار برند. چرا که نخست افراد نیروی مسلح می باید خویشتن را تا حد سلاح که بکار می برند، ناچیز کنند تا که آلت سرکوب مردم شوند. پس هرگاه بدانند تا خوار نشوند، وسیله خوارکردن نمی شوند، هرگاه بدانند کسانی بعنوان پاسدار استقلال کشور و انقلاب، قبول خدمت کرده اند و بر ضد مردم بکار می روند، احساس غرور انسانی را گم می کنند، هرگز به خفت آلت فعل استبداد وابسته شدن تن نمی دهند و بر سر راه ملتی در جنبش برای بازیافت سه حق استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی قرار نمی گیرند .
و به یمن ملی شدن صنعت نفت ایران، در 29 اسفند 1329، روز مردم ایران نو شد. مصدق امید و بلکه یقین داشت که ایرانیان نهضت ملی ایران را آن قدر دنبال می کنند تا آن را به نتیجه رسانند. فرصت انقلاب ایران برای تحقق بخشیدن به استقلال و آزادی را نیز قدرت طلبان از دست مردم ایران بدر بردند. اما تجربه رها نشد و مبارزه ادامه یافت تا که مردم ایران، در سال 1388، به جنبش روی آوردند. امیدوار باشیم و بکوشیم جنبش تا تحقق اصول راهنمائی جنبشهای بزرگ مردم ایران، ادامه یابد و روز ایران نوروز بشود. امیدوار باشیم و بکوشیم سال 1389 نیز سال ادامه جنبش و بسا سال پیروزی آن و ایران سرزمین استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی بگردد.

من ایرانی ام ! تاریخ توانایی ایرانی را در احقاق حقوق خویش به اثبات رسانیده

احساس غرور خاصی دارم چرا که امروز 29 اسفند است . روزی که در آن  ایرانی  به دنیا ، به کسانی که او را ناتوان و حقیر و زیر سلطه می پنداشتند بار دیگر ثابت کرد که  تواناست . تواناست برای احقاق حقوق خویش . همان طوری که در این جنبش نشان داد . ایرانی محرومیت ، شکنجه ، زندان و ... تحمل می کند اما سکوت را هرگز . مستبدان احمق هستند که خیال میکنند می توانند ایرانی را با ترس از  زندان و شکنجه و مرگ ساکت نگه دارند . ایرانی فقط از یک چیز می ترسد و آن سکوت است . سکوت در برابر ناحق چرا که به خوبی درک کرده زجر ساکت بودن را ، زجر مرده متحرک بودن را.
به شهادت تاریخ این سرزمین ، همیشه ضحاکها محکوم بودند به شکست . شکست از فریدونها . این بار هم ایمان دارم . ایمان دارم به مردم کشورم و به خودم . میدانم  مبارزه ای که پدران و مادرانمان شروع کردند را تا رسیدن به نتیجه ( ایرانی آباد و آزاد و مستقل ) رها نخواهیم کرد .

به سرخی خون شهیدانمان و کبودی شکنجه روی بدن عزیزانمان قسم ساکت نمی نشینیم

زودتر خودمان را آماده و هماهنگ کنیم، مبارزه و جشن پیروزی نزدیک است

امشب باید اتحادمونو نشونشون بدیم. من یه پیشنهاد دارم؛ دو دسته شیم، یه دسته شعار نویسی کنن دسته دوم هم با ترقه پشتیبانی کنن تا کسی نتونه نزدیک بشه، باید امشب تمام دیوارای شهرو شعارنویسی کنیم تا سال نو از بهارش معلوم بشه

پیام و تبریک آقای بنی صدر به مردم به مناسبت چهار شنبه سوری و نوروز

نوروز به مثابه عید بیان کننده یک تحولی است در زندگی جامعه ایرانی . بنا بر معنایی که در بر دارد یک راه و روشی است برای همه انسانها . دو عید نزدیک به هم انجام می گیرد ( در واقع سه عید ) : چهارشنبه سوری یا بیان کننده رابطه حق با ناحق ، انسان پاک با قدرتی است که انسان پاک را به نا حق متهم می کند و به زور می خواهد او را از حق خویش محروم بسازد . یادگار عبور سیاوش از آتش است برای اینکه پاکی خود را به منصه ثبوت و ظهور رساند .
 نوروز یادگار خیزش مردم ایران بر ضد ضحاک و ضحاکیان برای بازیافت استقلال و زندگی در آزادی و حقوق مندی است . در این زمان شما می باید به نوروز این دو معنا را باز دهید . به نوروز و به چهارشنبه سوری .

در فاصله این دو در 29 اسفند به یمن جنبش مردم ایران به رهبری مصدق نفت ملی شد یعنی روز ایران نو شد . جنبشی بود از سوی مردم ایران بر ضد سلطه گر زمان که نوئی چون ضحاک بیگانه بود و بر وطن ما مسلط .

 

در حال حاضر سالی که دارد به پایان می رسد ، سال جنبش شماست و بدین جنبش شما مردم ایران زندگی از سر گرفتید . روز خود را نو کردید و به جهانیان جلوه ای از زندگی و فرهنگ ایرانی را به نمایش و ظهور رساندید و نشان دادید و جهانیان ارج نهادند جنبش شما را برای استقلال و برای آزادی . اینک این سه فرصت را مغتنم بشمارید برای اینکه بگویید انسان ایرانی می خواهد در استقلال زندگی کند یعنی صاحب تصمیم بر سرنوشت خویش باشد ، می خواهد آزاد زندگی کند یعنی خود راه و رسم زندگی خویش را بر گزیند و می خواهد حقوق مند زندگی کند یعنی هیچ قدرت خارجی بر کشور او مسلط نباشد ، یعنی هیچ استبداد داخلی این حقوق را تضییع نکند ، انکار نکند و به زور سر نیزه بر این وطن و بر مردم وطن مسلط نشود . امیدوارم که شما سال نو را به سال ادامه جنبش برای رسیدن به هدف میکنید .  هدفی که طی یک قرن ، سه جنبش بزرگ برای تحقق آن انجام گرفت . این هدف کاملا در دسترس شماست . استبداد بیش از آنکه گمان کنید ناتوان گشته است و سلطه خارجی بیش از آنکه باز تصور کنید برای ادامه ی سلطه بر ایران ابزاری که این استبداد باشد را نمی تواند به کار بگیرد بنایر این شما در صورتی که به جنبش خویش ادامه بدهید پیروزی را از آن خود کرده اید . حاکمیت و ولایت جمهور مردم را بر قرار ساخته اید .
بر خیزید ! از بر نخاستن است که مرگ می آید ، یاس می آید ، نا توانی می آید . بر خیزید که از بر خاستن امید می آید ، توانایی می آید ، پیروزی می آید . بر خیزید که ایران و جهان در انتظار آن هستند که روز ایران و بلکه روز جهانیان نو شود . شاد و پیروز باشید

چهارشنبه سوری یادگار عبور سیاوش از آتش است برای اینکه پاکی خود را به منصه ظهور رساند .

سه عید نزدیک به هم انجام می گیرد . چهارشنبه سوری یا بیان کننده رابطه حق با ناحق ، انسان پاک با قدرتی است که انسان پاک را به نا حق متهم می کند و به زور می خواهد او را از حق خویش محروم بسازد . یادگار عبور سیاوش از آتش است برای اینکه پاکی خود را به منصه ثبوت و ظهور رساند .

نوروز یادگار خیزش مردم ایران بر ضحاک و ضحاکیان برای بازیافت استقلال و زندگی در آزادی و حقوق مندی است . در این زمان شما می باید به نوروز این دو معنا را باز دهید . به نوروز و به چهارشنبه سوری

در فاصله این دو در 29 اسفند به یمن جنبش مردم ایران به رهبری مصدق نفت ملی شد یعنی روز ایران نو شد . جنبشی بود از سوی مردم ایران بر ضد سلطه گر زمان که نوئی ضحاک بیگانه بود و بر وطن ما مسلط .

در حال حاضر سالی که دارد به پایان می رسد ، سال جنبش شماست و بدین جنبش شما مردم ایران زندگی از سر گرفتید . روز خود را نو کردید و به جهانیان جلوه ای از زندگی و فرهنگ ایرانی را به نمایش و ظهور رساندید و نشان دادید و جهانیان ارج نهادند جنبش شما را برای استقلال و آزادی . اینک این سه فرصت را مغتنم بشمارید برای اینکه بگویید انسان ایرانی می خواهد در استقلالا زندگی کند یعنی صاحب تصمیم بر سرنوشت خویش باشد و می خواهد آزاد زندگی کند یعنی راه و رسم زندی خویش را بر گزیند و می خواهد حقوق مند زندگی کند یعنی هیچ استبداد داخلی این حقوق را تضییع نکند ، انکار نکند و به زور سر نیزه به این وطن مسلط نشود . امیدوارم که شما سال نو را به سال ادامه جنبش برای رسیدن به هدف میکنید .

قسمتی از پیام نوروزی آقای بنی صدر به مردم ایران

اينجا آفريقا نيست ! اينجا قلب تپنده ايران خوزستان است

 

 

 

یاد بود دکتر مصدق در پاریس

در روز جمعه 12 مارس دوهزارو ده برابر با 21 اسفند ماه هزار و سیصدو هشتادو هشت، به دعوت مجامع اسلامی ایرانیان جلسه ای با عنوان اثر اندیشه سیاسی و منش مصدق در جنبش آزادیخواهی مردم ایران برگزار شد که با استقبال گسترده ایرانیان مقیم پاریس همراه بود . جلسه بعد از سرود ملی و احترام به شهدای راه استقلال و آزادی با پیام برگذارکنندگان که توسط آقای عباس معیری مدیرجلسه قرائت شد، آغاز گشت. متن این پیام به شرح زیر است.
با سلام به خانم ها و آقایان محترم.
رژیم استبداد دینی حتی بعد از 44 سال از وفات دکتر مصدق نگذاشت از سوی مردم یک مراسم گرفته شود و یادش را گرامی دارند. اما کسانی که در انقلاب 57 شرکت کردند بیاد دارند که اولین راهپیماییهای بزرگ تهران مزین به عکسهای مصدق بود و در خاطرشان هست که اولین خیابان که توسط مردم نامش عوض و بنام مصدق ثبت شد در همان روزها صورت گرفت. شرکت کنندگان در انقلاب نمیتوانند اجتماع عظیم مردم ایران در احمدآباد را در اولین 14 اسفند بعد از انقلاب را از یاد ببرند. اما استبداد دینی نخواست راه استقلال و ازادی و حاکمیت مردم به پیش برود. ما امشب از مصدق یاد میکنیم زیرا هیچ خطری برای یک ملت بزرگتر از خطر عدم شناخت تاریخش و فراموشی تجربه هایش نیست. استبداد همیشه بر این اصل عمل کرده است که ملت تاریخ خود را نشناسد، استبداد از این هراس دارد که دیوارهای سانسور فرو ریزند و خلاف واقع بودن تاریخ رسمی، که در مدارس و موسسات عالی و مطبوعات و رادیو تلویزیون رژیم رایج است آشکار شود. مصدق این بزرگ مرد تاریخ معاصر ایران هنوز در سانسور است و هنوز روش و منش او تحریف میشود. امیدواریم امشب به لطف حضور سخنرانان وزین، که هر یک در جا و مقام خود رهرو راه و روش مصدق هستند، بتوانیم مصدق را بهتر به ایرانیان و نسل جوان میهن آشنا کنیم. از اینکه دعوت ما را پذیرفتید متشکریم و امیداواریم جلسه پرباری داشته باشیم.
در این جلسه که اداره آن بر عهده آقای عباس معیری بود بترتیب، آقایان علی اصغر حاج سید جوادی ،خسرو شاکری،هوشنگ کشاورز و ابولحسن بنی صدر بیانات خود را به سمع حضار رساندند و سپس به سئوال های مطرح شده از سوی حضار پاسخ دادند. در این جا و در قسمت آلبوم عکسهایی از این جلسه را مشاهده مینمائید .فیلم این جلسه نیز بزودی در اختیار هموطنان قرار خواهد گرفت